Total Pageviews

Sunday, October 29, 2017

اینک آزربایجان برنامه هفتگی از تلویزیون آرازنیوز (در معرفی تاریخ، جغرافیا، فرهنگ و هنر معاصر آزربایجان) پژوهش و تدوین: علی اصغر حقدار

برنامه پنجم: قرارداد ترکمنچای
هيئت‌ نهايي‌ مذاكره‌ كننده‌ در جريان‌ قرارداد ترکمنچای، كه‌ در سرماي‌ زمستان‌ شب‌هاي‌ 21 و 22 فوريه‌ 1828 میلادی برابر با 5 و 6 شعبان‌ 1243 قمری در روستاي‌ تركمنچاي‌ را از سوي‌ روسيه‌ پاسكيويچ‌ ـ آبرسكو و گريبايدوف‌ تشكيل‌ مي‌دادند و در طرف‌ ممالک محروسه قاجار، ‌عباس‌ ميرزا ـ ميرزا ابوالحسن‌ خان‌ ايلچي‌ ـ بهرام‌ ميرزا و خسرو ميرزا ( هر دو پسران‌ عباس‌ ميرزا) و منوچهر خان‌ رئيس‌ خواجه‌ سرايان‌ شركت‌ داشتند؛ در جلسه‌ انعقاد قرارداد تركمنچاي،‌ قائم‌ مقام‌ ـ ميرزا محمد علي‌ منشي‌الممالك‌ ميرزا مسعود مترجم‌ زبان‌ فرانسه‌ و اللهيارخان‌ نيز به‌ عنوان‌ گواهان‌ حضور داشتند.
دو اتاق در خانه‌ي‌ محقر مشهدي‌ محمد نامي‌ از اهالي‌ روستا، براي‌ پذيرايي‌ از وليعهد امپراتوری ترکان قاجار‌ و نماينده‌ي‌ روسيه‌ آماده‌ شد و در همين‌ خانه‌ي‌ محقر روستايي‌ بود كه‌ سرنوشت‌ جغرافیای آزربایجان در قرن‌ نوزدهم‌ تعيين‌ گرديد؛ عباس‌ ميرزا كه‌ در آن‌ زمان‌، چهل‌ سال‌ از عمرش‌ مي‌گذشت‌، با گشاده‌روئي‌ به‌ حاضرين‌ خوشآمد گفت‌ و در مقابل‌، تبريكات‌ كارگزاران‌ روسي‌ را پذيرفت‌ و با شيريني‌ از حاضرين‌ پذيرايي‌ شد. سپس‌ افراد هيئت‌ها وارد مذاكرات‌ شده‌ و بعد از مباحث‌ طولاني‌، به‌ سند نهايي‌ قرارداد دست‌ يافتند.
در آن‌ جلسه‌ ابتدا پاسكيويچ‌ وكالت‌ نامه‌ي‌ خود را براي‌ رسميت‌ بخشيدن‌ به‌ مذاكرات‌ ارائه‌ كرد، اما هنوز وكالت‌ نامه‌ي‌ عباس‌ ميرزا از دربار فتحعلی شاه قاجارنرسيده‌ بود.
عباس‌ ميرزا گفت‌: تا رسيدن‌ وكالت‌ نامه‌ مي‌توانيم‌ گفتگوهاي‌ مقدماتي‌ را براي‌ عقد صلح‌ نامه‌ و تعيين‌ خسارات‌ شروع‌ كنيم‌.
 پاسكيويچ جواب داد‌: فكر مي‌كنم‌ اين طور بهتر باشد، تا وكالت‌ نامه‌ جناب‌ اشرف‌ والا از دربار‌ برسد.
با اين‌ حال‌ به‌ واسطه‌ي‌ نرسيدن‌ وكالت‌ نامه‌، عباس‌ ميرزا از آن‌ پشتگرمي‌ لازم‌ براي‌ انجام‌ مذاكرات‌ و قوت‌ و اطمينان‌ براي‌ چانه‌زني‌ در مسائل‌ مربوط‌ به‌ خسارات‌ و تعيين‌ مرزها، برخوردار نبود.
پيش‌ از آن كه‌ وكالت‌ نامه‌ از دربار قاجاریه‌ برسد و مذاكرات‌ از هر دو طرف‌ رسميت‌ پيدا كند، عباس‌ ميرزا در تنظيم‌ صورت‌ عهدنامه‌ از فرمانده‌ نيروهاي‌ روسي‌ درخواست‌ كرد كه‌ ماده‌اي‌ هم‌ در به‌ رسميت‌ شناختن‌ سلطنت‌ در فرزندان‌ و جانشينان‌ او، از طرف‌ امپراتوري‌ روسيه‌ گنجانده‌ شود؛ پاسكيويچ‌ به‌ اين‌ درخواست‌ عباس‌ ميرزا پاسخ‌ مثبت‌ داد و ماده‌ي‌ هفتم‌ در قرارداد هم‌ ناظر به‌ اين‌ بحث‌ است‌.
در يكي‌ از جلسات‌، پاسکیویچ مبلغ‌ پنج‌ كرور تومان‌ از مجموع‌ بيست‌ كرور را به‌ عنوان‌ تعارف‌ و به‌ پاس‌ بلند نظري‌ و علومقام‌ نايب‌السلطنه‌ ـ عباس‌ ميرزا ـ بخشيد و همان‌ موقع‌ با موافقت‌ عباس‌ ميرزا، يكي‌ از آجودان‌هاي‌ خود به‌ نام‌ دالخوسكي‌ را با نامه‌اي‌ به‌ حضور فتحعلي‌ شاه‌ گسيل‌ داشت‌، تا ضمن‌ مطالبه‌ي‌ وكالت‌ نامه‌ي‌ عباس‌ ميرزا، از او تقاضا كند كه‌ ناهمواري هاي‌ پيش‌ روي‌ مذاكرات‌ صلح‌ را برطرف‌ كند. فتحعلي‌ شاه در دربار‌، آجودان‌ مخصوص‌ پاسكيويچ‌ را به‌ گرمي‌ پذيرفت‌ و وكالت‌ نامه‌ را به‌ وسيله‌ي‌ ميرزا ابوالحسن‌ خان‌ ايلچي‌ به‌ سوي‌ تركمنچاي‌ فرستاد.
با رسيدن‌ وكالت‌ نامه‌ و درخواست‌ فتحعلي‌ شاه‌ راجع‌ به‌ كاهش‌ غرامت‌، پاسكيويچ‌ دو كرور و نيم‌ ديگر را بخشيد. اما عباس‌ ميرزا به‌ كاهش‌ بيش‌ از اين‌ اصرار داشت‌؛ پاسكيويچ‌ به‌ احترام‌ عباس‌ ميرزا و در پي‌ مذاكراتي‌ كه‌ انجام‌ گرفت‌، دو كرور و نيم‌ ديگر را از مبلغ‌ اوليه‌ غرامت‌ كسر كرد، ولي‌ خاطر نشان‌ ساخت‌ كه‌ چگونگي‌ پرداخت‌ مجموع‌ ده‌ كرور غرامت‌ بايد به‌ ترتيبي‌ كه‌ در مذاكرات‌ صلح‌ تعيين‌ مي‌شود باشد؛ نظر پاسكيويچ‌ اين‌ بود كه‌ در موقع‌ عقد و امضاي‌ قرارداد صلح‌، سه‌ كرور و بعد از آن كه‌ سه‌ كرور ديگر تأديه‌ شد، شهرهاي‌ تبريز و قرجه‌داغ‌ و مشگين‌ و خلخال‌ و محال‌ ثلاث‌ و سراب‌ و گرامرود و مراغه‌ و هشترود از نيروهاي‌ روسيه‌ تخليه‌ و تحويل‌ قواي‌ عباس‌ ميرزا گردد. ولي‌ شهرهاي‌ خوي‌ و اروميه‌ به‌ عنوان‌ وثيقه‌ دو كرور از باقي‌مانده‌ آن‌ مبلغ‌ در دست‌ قواي‌ روسيه‌ قرار بگيرد.
پاسكيويچ‌ براي‌ تخليه‌ اين‌ دو شهر شرايطي‌ قائل‌ شد كه‌ از جمله‌ پس‌ از وصول‌ قسط‌ هفتم‌ (كرور هفتم‌) اروميه‌ تحويل‌ قشون‌ عباس میرزا‌ شود و با رسيدن‌ كرور هشتم‌، خوي‌ نيز تخليه‌ شود. دو كرور باقي‌ مانده‌ نيز مي‌بايست‌ در خزانه‌ دولت‌ ضبط‌ و نگاهداري‌ شود تا هر موقع‌ كه‌ از طرف‌ دولت‌ روسيه‌ مطالبه‌ گرديد، بدون‌ هيچ گونه‌ عذر و بهانه‌اي‌ و تأخيري‌ پرداخت‌ شود.
با انعقاد اين‌ قرارداد، غرامت‌ سنگيني‌ به‌ مبلغ‌ 000/000/5 تومان‌ عايد امپراتوري‌ روسيه‌ تزاري‌ گرديد. حق‌ كشتي‌راني‌ در درياي‌ خزر منحصر به‌ روسيه‌ شد. ادوات‌ و مقرهاي‌ جنگي‌ قاجارها‌ در منطقه‌ي‌ قفقاز در دست‌ نيروهاي‌ روسيه‌ ماند.
پيامدهاي‌ بعدي‌ اين‌ قرارداد نيز عبارت‌ بودند از: برخورداری تجار روسی از بهره گمرکی کم و افزايش‌ دخالت‌هاي‌ سفارت‌ روسيه‌ در دربار قاجاریه و اعمال نظر رژيم‌ تزاري‌ در معاهدات‌ و قراردادهاي‌ خارجي‌ حکمرانان قاجار‌.

پيمان تركمان‌چاي  كه صلح را ميان امپراتوری ترکان قاجار و تزار روس برقرار كرد، نخستين نقض حاكميت قاجارها در بخشی از آزربایجان با دادن حقوق ارضي اضافي و نظام حقوقي كاپيتولاسيون به روسيه است. اين پيمان كه برتري استراتژيك روسيه را در جنوب غربي آزربایجان تضمين مي‌كرد، همراه با پيماني بازرگاني بود كه از نظر بازرگاني دست كمي از اصل پيمان نداشت. با تعيين 5% ماليات براي همه واردات و صادرات به روسيه، مدلي را پي‌ريزي كرد كه از آن در همه تعهدات با قدرت هاي خارجي متابعت گرديد. با گسترش كشتي‌راني در ولگا و ايجاد ناوگان بازرگاني در درياي خزر، روسيه بازرگاني را در شمال آزربایجان به انحصار خود در آورد.

Monday, October 23, 2017

اینک آزربایجان برنامه هفتگی از تلویزیون آرازنیوز (در معرفی تاریخ، جغرافیا، فرهنگ و هنر معاصر آزربایجان) پژوهش و تدوین: علی اصغر حقدار

برنامه چهارم: جنگ در آزربایجان
در تكاپوي‌ هرج‌ و مرجي‌ كه‌ با برافتادن‌ سلسله‌‌ صفويه‌ و از بين‌ رفتن‌ اقتدار مركزي‌ نادرشاه‌، بر آزربایجان‌ سايه‌ افكنده‌ بود، آقا محمد خان‌ كه‌ رهبري‌ خود را مرحله‌ به‌ مرحله‌ بر ايل‌ قاجار مسجل‌ كرده‌ بود، به‌ دنبال‌ كشمكش‌هايي‌ كه‌ با خاندان‌ زنديه‌ و ديگر مدعيان‌ حكمراني‌ داشت، در سال‌ 1796میلادی‌ امپراتوری ترکان قاجار‌ را رسماً در دشت اشرفی بنيان‌ گذاشت.
در ميانه‌ این آشفتگي‌ ها، حاكم‌ گرجستان‌ ـ ارايكلي‌ ـ خود را در سال‌ 1800میلادی به‌ تحت‌الحمايگي‌ امپراتوري‌ روسيه‌ ـ كاترين‌ كبير ـ درآورد. پل اول امپراتور بعدی روسيه اين تقاضا را پذيرفت. به دنبال اين تفاهم، در سال 1799 ميلادي يك فوج از نظاميان روسي براي حمايت پادشاه وارد گرجستان شد. پل اول با به دست آوردن قدرت، پيمان را نقض كرد و با تصميم به براندازي پادشاهي كارتلي ـ كاختي، آن را ضميمه روسيه كرد. الغای پادشاهي كارتلي ـ كاختي و انضمام آن به روسيه، سرانجام در 12 دسامبر 1801میلادی به تأئيد تزار الكساندر اول رسيد و بدين ترتيب گرجستان از حيطه قلمرو قاجارها رسماً و عملاً خارج شد.
پيمان گلستان بر اساس حفظ وضع موجود بود و بنا به آن همان طور که اشاره شد، ايالت هاي گرجستان، ايمرتيا و مينگرليا، همه داغستان، شروان، شكي، گنجه، قرباغ، بخشي از مغان، تالش و بنادر باكو و دربند كه بعدها از منابع عمده نفت قفقاز گرديد، به روسيه واگذار شد. علاوه بر اين، پيمان گلستان عبارتي را دربرداشت كه اعلام مي‌داشت روسيه به تنهايي حق كشتي‌راني جنگي را در درياي خزر دارد و هيچ دولت ديگري حق داشتن شناوري جنگي با پرچم را در اين دريا ندارد.
اين شرط درياي خزر را درياچه‌اي روسي مي‌كرد و آخرين سهم امپراتوری قاجارها در اختيارات درياي شمالي را از آنان گرفت و ايالت هاي شمالي را در موقعيت بي‌دفاع بودن قرار داد. دوره بعدي روابط حکمرانان قاجار با روس ها در منطقه آزربایجان با پيمان گلستان آغاز مي‌گردد و تا پيمان تركمان‌چاي ادامه مي‌يابد. اوج آن موفقيت نقشه تزار در تصرف بخش شمالی آزربایجان و قفقاز بود.
از سال 1813 میلادی تا 1826 میلادی، تنها يك بار صلح در منطقه برقرار شد. با اين وجود، از زمان تصويب پيمان گلستان، درگيري هاي مرزي همواره دو امپراتوری قاجار و تزار را در شرايط خصومت كم‌شدت نگاه مي‌داشت.
مرزهاي تحت حکمرانی قاجارها را پيمان گلستان در منطقه آزربایجان به صورت بي‌دقتي معين كرده‌ بود و روسيه همواره سياستي جسورانه در پيش مي‌گرفت. بحث هاي طولاني و شديد ميان دو همسايه بالا گرفت. هيچ موافقت‌نامه ميان تبریز و سن‌پترزبورگ به دست نيامد و در نهايت خصومت دوباره برقرار گرديد، زيرا روسيه به زور بخش دیگری آزربایجان در قلمرو حاکمیت قاجارها را در 26 جولای 1826 میلادی اشغال كرد. اين بار جنگي كوتاه اما قاطع رخ داد و سرنوشت مناطق كوهستاني آذربايجان را رقم زد. مرز روسيه تا رود آراز جلو آمد و از آن به بعد در همان جا ماند.
مرحله‌‌ دوم‌ جنگ‌هاي‌ روسيه‌ به‌ دنبال‌ تحريكات‌ صاحب‌ منصبان‌ نظامي‌ روسيه‌ و تائيد تزار پاول‌ در سال‌ 1826میلادی‌ بود؛ در اين‌ دوران‌، قواي‌ نظامی قاجارها درایالت آزربایجان با شجاعت‌ جنگيده‌، ولي‌ به‌ واسطه‌ ضعف‌ در توازن‌ نظامي‌ و خيانت‌ بعضي‌ از سران‌ قشون‌ و حاكمان‌ محلي‌، تن‌ به‌ انعقاد قرارداد تركمنچاي‌ دادند.
در سال 1828 ميلادي نيز به دنبال شكست مجدد قاجارها درجنگ با روسيه كه براي باز پس‌گيري اراضي از دست رفته شمال رود آراز به وقوع پيوست،معاهده ديگري به نام تركمانچاي منعقد و براساس آن ولايات نخجوان، ايروان واردوباد براي هميشه به حاکمان روسيه واگذار شد.
درهمين‌ گيرودار، سفارت‌ انگليس‌ به‌ فعاليت‌هاي‌ ميانجي گرايانه‌ پرداخت‌ و سرانجام‌ فعاليت‌هاي‌ سر جان‌ ماكدونالد ـ وزير مختار بريتانيا در تهران‌ ـ نتيجه‌ داد و وي‌ با اطميناني‌ كه‌ از طرف‌ ژنرال‌ پاسكويچ‌ مبني‌ بر رعايت‌ شرايط‌ قرارداد به‌ دست‌ آورده‌ بود، ميرزا ابوالقاسم‌ قائم‌ مقام‌ را در ماه‌ رجب‌ 1243هجری برابر با 1828میلادی از تهران‌ به‌ سمت‌ تركمنچاي‌ راهي‌ كرد.

مذاكرات‌ اوليه‌ ميان‌ صاحب‌ منصبان‌ قاجار و روسيه‌ در منطقه‌‌ دهخوارقان‌ نزديكي‌ تبريز آغاز و با طي‌ چندين‌ مرحله‌ سرانجام‌ در روستاي‌ تركمنچاي‌ـ که قرارگاه‌ اردوي‌ پاسكيويچ‌ بودـ به‌ انعقاد قرارداد ترك‌ مخاصمه‌ ميان‌ قواي‌ تزار روسيه‌ و دولت علیه قاجار‌ انجاميد.

Sunday, October 15, 2017

اینک آزربایجان برنامه هفتگی از تلویزیون آرازنیوز (در معرفی تاریخ، جغرافیا، فرهنگ و هنر معاصر آزربایجان) پژوهش و تدوین: علی اصغر حقدار

برنامه سوم: خان نشین های آزربایجان- اواخر دوره افشاریه
با مرگ نادرشاه افشار، حکمرانی بازماندگان صفویه هم در آزربایجان به پایان رسید و دوره خان نشین های محلی آغاز می شود؛ این زمان، دوره ای است که نخستین برخوردهای دنیای مدرن در منطقه به وجود می آید و آزربایجان با دو چهره ابزاری و عقلانی مدرنیته ، مواجه می شود.
تاریخ نگاران، آزربایجان را یکی از ایلات های دوران صفویه آورده اند که از استقلال نسبی و مرکزیت قابل توجهی برخوردار بود؛ چرا که تأسیس سلسله صفوی در تبریز رخ داد  به سالیانی دراز این منطقه محل جنگ با همسایگان عثمانی و ازبک بوده است؛ در روزگاران افشاریه، دشمن دیگری که چشم در تصاحب و تجاوز به آزربایجان داشت، در مملکت روسیه شکل گرفت و بخش شمالی و به مواقعی بخش جنوبی آزربایجان مورد تاخت و تاز نظامیان تزار قرار گرفت .
نادرشاه بعد از «تجمع دشت مغان» که در 1736 میلادی برای رسمیت حکمرانی اش برقرار شد، انسجامی سیاسی به آزربایجان داد و همان طور که اشاره شد، با مرگ وی و رو به ضعف نهادن حکمرانی آخرین بازمانده صفویان، دوره سیاسی دیگری که اداره محلی خانات در آزربایجان بود، آغاز شد.
میرزا مهدی خان استرآبادی در «جهانگشای نادری»، حدود جغرافیای سیاسی آزربایجان را در این دوران نوشته است؛ وی با اشاره به فرمان نادرشاه افشار می نویسد «... سپهسالاری و اختیار کل ممالک آذربایجان را به ظهیرالدوله ابراهیم خان برادر والاگهر عنایت و مقرر داشتند که تمامی بیگلربیگیان و حکام ولایت آذربایجان از حد قپلان کوه الی  آرپه چای و منتهای داغستان و گرجستان تابع امر و نهی او باشند.» با این فرمان چهار بیگلربیگی آذربایجان دوران صفویه، یک پارچه می شود.
نخستین خان نشین های  آزربایجان  هم زمان با سال های آخر حیات نادرشاه در شهرهای تبریز، اورمیه، اردبیل، قوبا و باکو به وجود آمدند؛ علاوه بر این خان نشین ها در شهرهای سلطان نشین های ایلی سو، شمش الدین هم بودند و 5 ملک نشین هم در منطقه بودند. همان زمان خان نشین های شکی با حکمرانی حاج چلبی و قره باغ با ریاست پناه علی را هم داریم. خان های آزربایجان با حکومت های تزاری و عثمانی دارای روابط سیاسی و تجاری بودند و به صورت خودمختار عمل می کردند. بعضی زمان ها هم میان این حکمرانان جنگی پیش می آمد. سفیرانی از دو طرف اعزام می شد و قرارداد صلحی بسته می شد.
خان نشین های آزربایجان در قرن هیجده میلادی از نظر اقتصادی، مبتنی بر کشاورزی و تجارت بودند؛ پیشه وری هم در سرزمین آزربایجان رواج داشت؛ محصولات آزربایجان در آن دوران بیشتر حریربافی، زرگری، قالی بافی و مصنوعات چرمی بودند که هم در داخل خان نشین ها مبادله می شدند و هم به خارج صادر می شدند. ضرب سکه هم در خان نشین ها رواج داشت. ضرابخانه هایی در نخجوان، تبریز، گنجه، پناه آباد، شماخی و باکو ایجاد شده بود.
شرایط فرهنگی خان نشین های آزربایجان ریشه در فرهنگ بومی ترکان داشت؛ ولی ودادی و پناه واقف از معروف ترین شاعران ترکی سرای آن دوران بشمار می روند. موسیقی ترکی با گسترش آلاتی چون ساز، کمانچه، ناغارا و... با حمایت خان های محلی مورد توجه بود. معماری هم با سبک محلی در همان زمانه، تکامل یافته است. دربارهای آزربایجانی در تبریز، شوشا، باکو به معماری قابل توجه مزین بوده و در آن دربارها، مجالس موسیقی برپا می شده است.
بعد از آن و پشت سر گذاشتن دوران آشفته زندیه، حکومت ترکان قاجار در آذربایجان اواخر قرن 18 میلادی ایجاد می شود و در همین دوران، تجزیه سرزمینی آذربایجان در جنگ های روسیه(قراردادهای گلستان در 13 اکتبر 1813 و ترکمنچای در 10 فوریه 1828) را شاهدیم. از این تاریخ، آذربایجان میان تزارها و قاجارها از هم در قراردادهای سیاسی جدا می شوند. جمهوری آذربایجان(28 مه 1918- 27 نیسان 1920) را محمد امین رسولزاده اعلام می کند.
همان طور که اشاره شد، با ضعیف شدن امپراطورى صفوى و دور شدن پایتخت از آذربایجان زمینه ایجاد حکومت هاى مستقل در شهرهاى آذربایجان با عنوان « خانات آذربایجان » فراهم شد. با قدرت گرفتن ترکان قاجار زمینه وحدت سیاسى ، فرهنگى و اقتصادى آذربایجان تأمین شد. سلاطین قاجاریه براى تأکید بر اهمیت آذربایجان، ولیعهدها را به حکمرانى آذربایجان مى فرستادند. پس از جنگ هاى فراوان بین عباس میرزا حکمران آذربایجان و روس ها در سال هاى 1813 و 1828 م طى دو عهدنامه " گلستان و ترکمن چای" آذربایجان شمال ارس از ترکیب وطن جدا شد و از اواسط قرن نوزدهم در دو سوى ارس از دو مسیر جداگانه به پیشرفت خود ادامه دادند.
آذربایجان در دوره قاجاریه با روسیه و عثمانى ارتباط مستقیم داشت و بسیارى از اولین هاى ایران امروزین مانند اولین چاپخانه، اولین مجله علمى، اولین مدرسه به سبک نوین و غیره از افتخارات آذربایجانیان مى باشد. مشروطیت را نیز آذربایجان به سایر ملل ایران هدیه داد.

آذربایجان در تقسیمات کشوری ایران ابتدا به دو استان و سپس سه و چهار استان تقسیم می شود. با فروپاشی شوروی سوسیالیستی، جمهوری آذربایجان در 1992 میلادی در قسمت شمالی رود آراز تشکیل می شود.