Total Pageviews

Tuesday, January 16, 2018

زنی در استانبول/علی‌اصغر حقدار

 انتشارات باشگاه ادبیات(چاپ چهارم ـ متن آنلاین و قابل دانلود)
https://yadi.sk/i/7q2mANBi3RVkAh

Monday, January 15, 2018

عین‌الدوله و مشروطیت یا عین‌الدوله‌های زمانه/علی‌اصغر حقدار

در کیهان لندن
https://kayhan.london/fa

امروزه که جنبشی نوین در جریان است، اظهار نظرات، واکنش‌ها و کنش‌های سیاسی عده‌ای از اشخاص، گروه‌ها، احزاب و تشکل‌ها، یادآور نقش‌هایی است که میرزا عبدالمجید عین‌الدوله در دوران مشروطیت از خود برجای گذاشته است؛ تأملی در رفتارهای سیاسی وی در دوران حاضر، می‌تواند دقتی افزون در عملکردها و رفتارهای برخی از حاضران در صحنه‌های سیاسی و جنبش فعلی برانگیزد و از نافرجامی‌ها و مصادره به مطلوب‌ها پیشگیری کند. به همین منظور خلاصه بخشی از کتاب در دست انتشار «علی مسیو و مشروطیت در تبریز» را ارائه می‌کنم.
***
جنبش مشروطیت متن و حاشیه‌های جالب و عبرت‌آموزی برای تاریخ دارد؛ بازی گرانی که با تلوّن و رنگ عوض کردن‌ها و به تعبیر ضرب‌المثل فارسی «بوقلمون صفتی» در هر دو جبهه استبداد و مشروطه حضور داشتند، یکی از آن صحنه‌های تاریخی است که میرزا عبدالمجید عین‌الدوله در محور آن قرار دارد.
عین‌الدوله در سه پرده، صحنه‌آرای دوران استقرار مشروطیت و دست به دست گشتن نظام سیاسی بین مستبدان و مشروطه‌خواهان بود. او که نقش‌های خود را در رفت و آمد میان تبریز و تهران ایفا کرده، نماد و نمونه‌ای از تفاوت‌های مشروطیت در تبریز و مشروطیت در تهران است؛ عین‌الدوله فرزند «احمدمیرزا عضدالدوله» و از نوادگان «فتحعلی شاه قاجار» و داماد «مظفرالدین شاه قاجار»، به سال ۱۲۶۱ق. در تهران متولد شد. در دارالفنون، تحصیلاتش به واسطه بی‌شعوری فکری، ناکام می‌ماند و به دستور «ناصرالدین شاه قاجار»، راهی تبریز می‌شود.
پرده اول- عین‌الدوله مستبدی تمام‌قد؛ در این پرده عین‌الدوله مستبدی تمام قد است؛ نخستین سمت حکومتی‌اش، «میرآخوری» ولیعهد «مظفرالدین میرزا» در تبریز بود؛ سپس به حاکم شهرهای ارونق، انزاب، هشترود و میاندواب می‌رسد. همان دوران با «انیس الدوله»، دختر «مظفرالدین میرزا» ازدواج می‌کند. بعد از ترور «ناصرالدین شاه»، همراه با «مظفرالدین شاه» به تهران می‌رود و ابتدا در سمت «میرآخور» و سپس حاکم تهران مشغول به کار می‌شود. در ۱۳۰۹ق. به سمت «پیشکاری مملکت آذربایجان» رسیده و از تهران خارج می‌شود.
در کشمکش‌های «امین الدوله» و مخالفانش، عین‌الدوله به تهران برگشته و اول وزیر داخله، بعد برای نخستین بار در سال ۱۳۲۱ق. صدراعظم مستبد پیشامشروطه می‌شود. این دوران کنش‌های مشروطه‌خواهی در حال نضج گیری هستند و عین‌الدوله با جدیت تمام، به مقابله با مشروطه خواهان برخاسته و با همان جدیت «مظفرالدین شاه» را راهی فرنگ می‌کند. صدارتش دوام نمی‌آورد. می‌دانیم یکی از خواسته‌های بست‌نشینان مشروطه‌خواه، برکناری عین‌الدوله بود. بعد از استقرار مشروطیت و جلوس «محمدعلی شاه» بر تخت، عین‌الدوله در سال ۱۳۲۷ به والی‌گری تبریز فرستاده می‌شود؛ اما به تبریز نرسیده به قدرت مشروطه‌خواهان تبریز پی می‌برد و خودسرانه به تهران برمی‌گردد. با این حال از مقابله با مشروطه‌خواهان غافل نمی‌شود.
پرده دوم- مشروطه‌خواهی عین‌الدوله؛ این پرده از حضور عین‌الدوله، او را چونان مشروطه‌خواهی دوآتشه معرفی می‌کند؛ یعنی در زمانه‌ای که مشروطه‌خواهان پیروز شده‌اند، نخستین مجلس قانون‌گذاری برپا شده و انتخابات برگزار شده است. عبور از استبداد محمدعلی شاهی و فرار وی به روسیه، عین‌الدوله را در تصویری می‌بینیم که جمعی از مشروطه‌خواهان در آن حضور دارند. بعدها در جریان دوره دوم مجلس شورای ملی، عین‌الدوله در حاشیه حوادث نظاره‌گر است، تا به سال ۱۳۲۸ق. که به ظاهر در قامت طرفدار مشروطه، به والی‌گری آذربایجان منصوب می‌شود.
پرده سوم- بازیگری و بازی‌گردانی عین‌الدوله میان مشروطه‌خواهی و استبدادگرایی؛ در پرده سوم، عین‌الدوله دوران آشوب‌های مشروطه‌خواهی و گیرودار حوادث جهانی در سال ۱۳۳۱ق. به وزارت داخله منصوب می‌شود. حوادث به شکلی پیش می‌رود که بعد از تاج‌گذاری «احمدشاه قاجار» در ۱۳۳۲ق.، عین‌الدوله صدراعظم پیشامشروطه و مستبد، بعد از اینکه مدتی باز در سمت وزیر داخله دولت مشروطه ایفای نقش می‌کند، در سال ۱۳۳۳ق. صدراعظم مشروطه می‌شود. در همان مدت کوتاه عین‌الدوله در حد توان، انتقام سال‌های پیشین خود را در جریانات «صمدخان شجاع‌الدوله»- آشوب‌های «سمیتقکو» و رویداد «شیخ محمد خیابانی»، که به تناوب تا سال ۱۳۳۷ق. در آذربایجان اتفاق افتاده‌اند، از مشروطه‌خواهان تبریزی می‌گیرد و در نهایت بعد از مدت کوتاهی، صدارت را از دست می‌دهد و برای آخرین بار در حالی که به والی‌گری آذربایجان تعیین شده، در تبریز نمی‌تواند مستقر شود. عین‌الدوله با تشخیص وضعیت بحرانی آذربایجان به سرعت رو به تهران می‌برد تا از رسوبات تازه سیاست در امان بماند. این پایان حضور سی ساله عین‌الدوله در صحنه سیاست است.
در جریان کودتای سوم اسفند، عین‌الدوله همراه با بخشی از سیاستمداران بازداشت می‌شود و بعد از آزادی و در دیداری با «احمدشاه قاجار» و «سردار سپه»، در دوران بازنشستگی به سن هشتاد و چهار سالگی در سال ۱۳۴۵ق. ۱۳۰۶ خورشیدی در تهران درمی‌گذرد.

Thursday, January 4, 2018

علی مسیو و مشروطیت در تبریز/ علی اصغر حقدار

مقدمه
رویداد مشروطه خواهی در آذربایجان به دنبال آشنایی با تحولاتی شروع شد که در دنیای غربی به وقوع پیوسته بودند؛ آذربایجان به خاطر موقعیت جغرافیایی و سیاسی – اقتصادی، در گذرگاه مسیر جهان مدرن قرار دارد و به همین خاطر اندیشه های جدید، ایده های آزادی خواهانه و افکار برابری طلبانه در قالب های مشروطیت و انتظام حکومتی از استانبول و روسیه به آذربایجان منتقل شدند. ریشه این تبادلات فکری و فرهنگی-سیاسی به دوران ایالت مداری عباس میرزا و ایجاد ولیعهد نشینی تبریز در سده ای پیش از وقوع مشروطیت در آذربایجان می رسد.
پیش زمینه های مشروطیت در آذربایجان، با فعالیت های سوسیال دموکراتی آغاز می شود که در تشکل های اولیه سیاسی به صحنه آمدند؛ «مرکز غیبی تبریز» اصلی ترین مجمعی بود که توانست با درک و دریافت اندیشه های سیاسی مدرن و اجرایی کردن آن ها در «انجمن ایالتی تبریز»، عمل مشروط و قانونی را در اداره محلی آذربایجان و گسترش آن به دیگر ایالات ممالک محروسه ایران، تثبیت کند.
مؤسس، سازمانده و تئوریسین «مرکز غیبی تبریز»، علی مسیو است؛ وی با آگاهی از شرایط نوپیدای جهان، افکار سیاسی و اجتماعی مدرن را در تلاقی اندیشه های ملی ترکی در اداره «انجمن ایالتی تبریز» بمثابه پارلمان محلی آذربایجان، به عمل آورد. فراز «انجمن ایالتی تبریز» در رویداد بست نشینی قونسول خانه بریتانیا در تبریز بود؛(14مهر1285/18شعبان1324) از واقعه تأسیس مجلس مشروطیت و دوران استبداد صغیر، «انجمن ایالتی تبریز» با پاسداری از نظام جدید گذشت و با اعاده مشروطیت در جنجال های سیاسی، با سرکوب و غارت دفتر انجمن در تبریز تحت اشغال روسیه به پایان آمد.(3دی1290/4محرم1330)
زندگی و زمانه علی مسیو و پیشنیه مدرن گرایی در آذربایجان و مشروطه خواهی در تبریز و فراز و فرجام «مرکز غیبی» و «انجمن ایالتی تبریز»، ساختار تشکیلاتی، برنامه های سیاسی- فرهنگی- اقتصادی و نظامی انجمن و مرکز، موضوع «علی مسیو و مشروطیت در تبریز» است که در تحقیق از دوران معاصر آذربایجان تألیف شده است.
پیش از این در «عباس میرزا و بنیادهای مدرنیزاسیون در تبریز»(1396) سرآغازهای مدرن گرایی در آذربایجان را با محوریت سیاسی و فرهنگی و اقتصادی تبریز نوشته بودم؛ اینک در رساله حاضر، دوران مشروطیت که یکی از سرنوشت سازترین مقاطع تاریخی آذربایجان است را با تأملی در اندیشه و کنش علی مسیو و جایگاه تبریز در مشروطیت و آزادی خواهی و برابری طلبی نوین به تحقیق آورده ام؛ رکن اصلی و محور اساسی این جستار، در مدرن گرایی ایده ها و رفتارهای ملی است که نشأت گرفته از هویت، فرهنگ، زبان ترکی در گستره تحولاتی بوده که در پیوست و گسست تاریخی، استمرار و دوام داشته است.
شوربختانه این جنبه از رویدادهای مدرنیزاسیون و مدرن اندیشی در آذربایجان مورد جعل، تحریف و انهدام تاریخ نگاری رسمی قرار گرفته و سیر تحولی فرهنگ و اندیشه سیاسی و اجتماعی در آذربایجان به زیرمجموعه حوادث منطقه ای تقلیل یافته است. در این تاریخ نگاری، هیچ تحقیقی درباره شکل اداره سیاسی آذربایجان نیست؛ این که ایالت آذربایجان از دوران پایانی صفویه به صورت اداره محلی مدیریت می شد و خان های ایالات و ولایات با پیشینه سیاست بومی که از فرهنگ ترکی نشأت می گرفت، به حکمداری مشغول بودند، در هاله ای از ابهام و تحریف قرار گرفته است. در دوره سلاله قاجاریه، آذربایجان به صورت اداره محلی توسط خان ها به امور سیاسی و اقتصادی اهتمام داشت و به همین خاطر و در استمرار و نوسازی امر سیاسی و انتظام به حکومت بود که تبریز به صورت ولیعهدنشین درآمد و ایالت آذربایجان، مهم ترین منطقه در میان سرزمین های حکمرانی قاجاریه شمرده شد.
از عباس میرزا تا جنبش مشروطیت، ایالت آذربایجان محل مدرن گرایی در اندیشه و تحول فکری شد؛ مدرنیزاسیون در امور اقتصادی و اجتماعی به منصه ظهور رسید و مدرنیسم در هنر و ادبیات پدید آمد. با این زمینه ها و در استمرار و تثبیت ایده های مدرن بود که علی مسیو در مرکز غیبی و انجمن ایالتی تبریز، به افکار آزادی خواهی و برابری طلبی روی آورد و خوستار انتظام حکمرانی و قانونمندی سیاست و جامعه شد.