مقدمه
دوران حکمرانی قاجاریه(۱۷۹۴- ۱۹۲۵)، گرانیگاه تعیین کننده و سرنوشت ساز تاریخ ایران است؛ در آن دوران بافتار اجتماعی- اقتصادی و فرهنگی ایران در تلاقی با دنیای نوین، تحولات اساسی را از سر گذراند. از دست رفتن بخش هایی از «ممالک محروسه ایران» در جنگ با روسیه(قفقاز و...)، بریتانیا(هرات- بحرین و...) و عثمانی(آغری- قتور)، عنصر دیپلماسی مدرن را به سیاست اجرایی و خارجی ایران وارد ساخت؛ ساختارهای سیاسی و اعتقادی ایرانیان از آن ضربات، شکل و ماهیت تازه ای به خود گرفتند. «دولت منتظم» که سپس به «نظام مشروطیت» تبدیل شد و تجدد اعتقادی که با ظهور آیین های «بابی» و «بهایی» پدید آمدند، از ثمرات آشنایی با تمدن نوین غرب در آن دوران هستند؛ هم چنان که اندیشه- هنر و ادبیات قدمایی ناچار از قبول دگردیسی در فرم- محتوا و مضامین و مفاهیم شدند؛ اجتماع ایرانی در برخورد با الگوهای جامعه غربی، از سویی در مشارکت همگانی رعیت ایرانیان در سرنوشت خویش، تن به تغییرات اساسی داد. از سوی دیگر اخلاق شخصی و جمعی در مسایل امنیت- جنسیت و ملیت، شکل و فرمی تازه به خود گرفتند؛ وقوع شورش رژی(تنباکو)، درخواست عدالتخانه و جنبش مشروطیت- در امر سیاسی و امر اجتماعی- و تحولی که در اخلاق جنسی و جمعی ایرانیان- امر شخصی و حق جمعی- به وجود آمده بود، نمونه های اولیه تغییرات اجتماعی- سیاسی در ایران عصر قاجاریه هستند. هم چنین تجارت سنتی و اقتصاد معیشتی ایران در آن دوران، وارد گردونه جهانی انباشت سرمایه، ثروت مالیه و صنعت جدید گردید. تلقی جدید از وطن و هویت ملی- ملت- ملیت و ظهور ملی گرایی و آزادی خواهی، از اثرات برخورد تمدن کهن ایران و مدنیت نوین غرب بودند که در دوره قاجاریه پدید آمدند.
در عصر قاجاریه
نوشتارهای تاریخی از وقایع نگاری سنتی به تاریخ نگاری نوین و روشمند، تغییر ماهیت
و محتوا دادند؛ «رستم التواریخ»، «ناسخ التواریخ»، «اکسیرالتواریخ» و... که تبار
به «تاریخ بیهقی»، «تاریخ طبری» و.. می بردند، جای به «آیینه سکندری»، «تاریخ
بیداری ایرانیان» و... داد و روش و
اندیشه، جای داستان سرایی و اسطوره سازی را در تاریخ نویسی گرفتند. عرصه های نوین
فرهنگی نظیر روزنامه نگاری- نمایشنامه نویسی و رمان در کنار تغییر الگوهای آموزشی،
شکل تازه ای به جامعه و فرهنگ ایرانی دادند. در واقع، دوران حکومت شاهان قاجاریه،
پلی میان دیروز ایران و امروز آن است که طرح ها- اندیشه ها- سیاست و اقتصاد و لایه
های دیگر زندگی جمعی و فردی ایرانیان را همه جانبه دچار تحولات مبنایی و تغییرات
پایه ای گردانیده است؛ اگرچه بخشی از آن اندیشیده ها و انجام گرفته ها، در مقاطعی
از تاریخ دچار تعلیق شده و ناتمام ماندند، اما بخش دیگری از مدرنیزاسیون و نوگرایی
عصر قاجاریه، در دوران اخیر به بار نشست و سیستم اجرایی- رفتارهای فرهنگی و
الگوهای اقتصادی را در ایران عوض کرد.
تاریخ نگاری
قاجاریه هم زمان با حکمرانی شاهان قاجاریه شروع شد؛ شرح وقایع تاریخی- احوال شخصیت
های درباری- افراد مذهبی و... در نوشته های آن دوران به وفور یافت می شوند. اما
قاجار پژوهی و تاریخ نگاری ایران عصر قاجاریه، با فاصله گرفتن از آن دوران و رواج
روش های تاریخ نگاری و مکتب های تاریخ اندیشی، شکل گرفتند. کسانی چون آن. لمبتن-
نیکی کدی- کریستف بالایی- ویلم فلور- و... از پژوهندگان غیر ایرانی و کسانی نظیر سعید نفیسی- عبدالحسین نوایی- ایرج
افشار- منصوره اتحادیه- علی اصغر شمیم- غلامحسین زرگری نژاد- عباس امانت- فاطمه
قاضیها و... از مورخان ایرانی، در یکصد سال گذشته، عصر قاجاریه را به موضوع پژوهش
ها و نوشته های خود تبدیل کردند. هما ناطق در کنار فریدون آدمیت تحلیل تاریخی
وقایع پیشامشروطیت و جنبش مشروطیت را به همراه بنیان های فکری- سیاسی و اقتصادی
آن، با روش تاریخ نگاری مدرن بنیان گذاشتند و در ارزیابی اندیشه ها- شخصیت ها و
رویدادهای آن دوران، تأویل اسناد- خاطرات- نوشته های دیگر را در پژوهش های خود
اولویت دادند؛ حاصل تأملات تاریخی و روشمند هما ناطق در بازخوانی و روایت عصر
قاجاریه، چندین اثر محققانه ای است که امروزه به آثار کلاسیک قاجار پژوهی و مشروطه
پژوهی تبدیل شده اند؛ با آثار و تألیفات هما ناطق می توان بازسازی و بازخوانی
دوران قاجاریه را در حلقه واسط و پر اهمیت گذشته و آینده تاریخ ایران به تأمل
گذاشت؛ از حوادث اجتماعی آگاه شد. رویدادهای اقتصادی را شناخت. تحولات فکری-
فرهنگی و آموزشی را خواند. دگردیسی های سیاسی را بررسید و زمینه های مشروطیت را در
جنبش تنباکو(رژی) و نقش آفرینی تجار و پیروان آیین های بابی و بهایی و ادیان
یهودی- ارمنی و زرتشتی به سنجش گرفت و تابلویی قابل قبول از ایران قاجاریه در دوران
آشنایی با مدرنیت، گسست از سنت و گذار تمدنی- فرهنگی، به دست آورد.
رساله حاضر در
مجموعه «مدرن اندیشان ایرانی» به تأملی در زندگی- شخصیت، افکار و روش تاریخ نگاری
و قاجار پژوهی هما ناطق می پردازد؛ با او در گزارش اسناد تاریخی تجار و مدارس
همراه می شود و به مطالعه در نقش «بازرگانان در دادوستد با بانک شاهی و رژی
تنباکو»- ارزیابی «افکار سیاسی اجتماعی و اقتصادی در آثار منتشر نشده دوران قاجار»
و تلاش های «ارامنه»، «بابیان»، «روحانیت»، «نقش تنظیمات عثمانی»، «زنان» و «انجمن
های شورایی در جنبش مشروطیت» پرداخته و با تأملی در «کارنامه و زمانه میرزا رضا
کرمانی» و اهمیت «روزنامه قانون» در تلاش های جمعی آن دوران، به نگارش ناگفته ها و
نانوشته های او از «کارنامه فرهنگی فرنگی در ایران» و «ایران در راهیابی فرهنگی»، در
سرآغازهای آموزش نوین خبر می دهد و یافته های هما ناطق را در قاجار پژوهی، به تأمل
تاریخی می گذارد. نوشتار حاضر ادای دین کوچکی به چهار دهه فعالیت های تحقیقاتی و
نوشتاری هما ناطق و ابراز احترام به تاریخ نگاری و قاجار پژوهی او است.
No comments:
Post a Comment