این مطلب خلاصه ای از بخش هایی پژوهش درآستانه انتشار (امپراتوری سلجوقی- تاریخ، فرهنگ و سیاست) است؛ چکیده ای از این مطلب در کیهان لندن بمناسبت سالگرد نبرد دندانقان منتشر شده است:
نزدیک به هزار سال قبل( ۲۳ مه ۱۰۴۰ میلادی) نبردی در دشت دندانقان[1]- محلی در نزدیکی سرخس و مرو- میان غزنویان[2] و سلجوقیان درگرفت.[3] نبرد دندانقان از چنان اهمیتی برخوردار بود که بخش عمده ای از تغییرات سیاسی- تحولات فرهنگی- جابجایی هویتی و ارتباطات بین المللی هزار سال اخیر، متاثر از آن بوده است؛ بیهقی که خود در میدان نبرد حضور داشته، گزارشی مستند از نبرد دندانقان را در تاریخ خود نوشته است: «بعد از این که ترکمنان ولایت مختلف خراسان را تصرف کردند، امیر(مسعود ) در صدد لشکرکشی به سمت آن ها بود. او خود را در تداک لشکرکشی به سربازان و غلامان کمک می کرد و اسب می داد. بعد از نماز صبح فرمان حرکت را صادر می کند. اطراف وی پنجاه یا شصت شتر تیزرو یدکی و سیصد غلام مسلح و دوازده فیل با پوشش جنگی باسازو برگ نیرومند وجود داشت. در طول مسیر، ترکمنان به طور نامنظم به سپاه مسعود هجوم می آورند و در حالت زد و خورد سپاه به قلعه دندانقان می رسد. در آن منطقه سپاه مسعود بسیار تشنه بودند، در حالی که همه چشمه ها خشک و در داخل چاه ها توسط دشمنان، مردار انداخته بودند و آن ها را پر کرده بودند. اطرافیان امیر به او گفتند که همین جا فرود آییم تا چاه ها را درست کنیم، تا آب سپاهیان تامین شود. ولی او فرمان حرکت به حوضی که ۵ فرسنگ تا آن جا فاصله داشت صادر کرد. همین که حرکت کردند به سمت حوض، در سپاه او نابسامانی و پریشانی رخ داد و سازمان سپاه از هم پاشید؛ زیرا غلامان سرایی که شتر سوار بودند، از شتران پایین آمدند و اسبان تازیانی که ضعیف تر بودند، به بهانه جنگ کردند می گرفتند و سپس همین گروه با ان نظراتی که در شب برای اسبان تازی گرفته بودند با هم همراه شدند و با کشتن ۳۷۰ غلام با علم های شیر نشان به ترکمنان پیوستند و در نتیجه سپاه از هم پاشید و ترکمنان نیز سخت حمله می کردند و غلامان و سربازان امیر مسعود اعم از کرد و عرب دست به فرار زدند و هرکسی به دنبال نجات جان خود بود. امیر مسعود در میدان جنگ خود سخت می جنگید و به هر کسی ضربه ای وارد می کرد، می افتاد. غلامان متعلق به تازیان نیز همراه امیر سخت مقاومت می کردند. خواجه عبدالرزاق و بوالنصر و دیگران به امیر مسعود گفتند دیگر در میدان جنگ ماندن جایز نیست و باید میدان را ترک کرد و لذا میدان را ترک کرد و به سمت و به سمت مرو رود فرار کردند و به این ترتیب سلطان مسعود شکست خورد.»[4]
میرخواند هم در وقایع نگاری عصر سلجوقیان می نویسد: «جد سلجوقیان، توقاق(دقاق)، در دربار خاقان خزران بزرگ شد، اما به سبب احساس خطر، پنهانی با بستگان خود از توران به بهانه چوپانی به ایران، ناحیه زندق(جَند) در خوارزم رفت و اسلام آورد و در آن جا اقامت گزید و جمعیت خود را افزایش و اراضی تحت اشغال خود را توسعه داد.»[1] با مرگ توقاق، فرزندش سلجوق با قدرت های حاکم چون سامانیان و قاراخانیان و غزنویان و خوارزمشاهیان به معامله و سازش پرداخت. آنان هر از گاهی به نفع یکی با دیگری جنگ می کردند و در دهه های پایانی قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری در خوارزم و ماوراءالنهر و خراسان پایگاه هایی پیدا کردند و سرانجام با مسعود غزنوی جنگیدند و طی جنگ های ۴۲۶ تا ۴۳۱ق، که سرنوشت سازترین آن ها جنگ معروف «دندانقان» بود، نیروهای غزنوی را شکست دادند و زمینه تأسیس حکومت سلجوقی فراهم آمد.[2]
خواجه رشیدالدین فضل الله در «جامع التواریخ»-
که از منابع اصلی و کلاسیک تاریخ نگاری ترکان و ایران دوران ایلخانان است، در
اشاره به قبایل بیست و چهارگانه اوغوز، به قبیله «قینیق» پرداخته است؛[3] فاروق سومر
هم به استناد منابع اصلی تاریخی، سلجوقیان را از قبیله قینیق- از قبایل بیست و
چهارگانه اوغوز می داند؛[4] در منابع
دیرینه که به هون ها و برخورد آنان با ساسانیان پرداخته است، از این قبیله جزو
نیروهای جنگی و تحت حمایت هون ها نام برده شده است؛ قومیلیو در بحث از قبایل حاضر
در کنفدراسیون گوک ترک ها و جزو ترک نام برده شده در سنگ نبشته های اورخون، به
اوغوزها اشاره کرده و ایل بیگی آنان را در تحول اسلامی به صورت پیمغبر یادآور شده است,[5] در سنگ
نبشته های اورخون- که از آثار باستانی ترکان است، از این قبیله اسم برده شده است.[6] سلجوق ها در
ضمن انتقال زبان و آداب و رسوم ترکان هون و گوک ترک ها[7] و اوغوزها،
شیوه حکمرانی و اداره محلی ایلی و ایالتی نظیر مجلس مشورتی(قورلتای) و... را هم به
روش کشورداری پارسی که پیش از آنان از سوی قاراخانیان و غزنویان اجرا می شد،
افزودند و همانند دیگر حکمرانان آن دوره، از زبان فارسی برای ارتباطات اداری و
آثار ادبی[8] استفاده
کردند.[9]- [10] بارتولد به
پیشینیه ترکان در ماوراء النهر و آسیانه میانه- از عصر گوک ترک ها و سنگ نبشته های
دشت اورخون- اشاره کرده و به قبایلی که به فلات ایران آمدند، پرداخته و پیشروی
اوغوزها را تا دوران غزنویان و سلجوقیان پی می گیرد؛ وی با ارجاع به زمانه
سلجوقیان، هم به سیاست های ترکی و اسلامی در امپراتوری سلجوقی می پردازد و هم از
نظام اداری پارسی آنان سخن می گوید.[11]
با فروپاشی سلسله غرنویان و استقرار امپراتوری سلجوقی
در سرزمین خراسان، طغرل بیگ سلجوقی، ملقب به «سلطان» از سوی خلیفه عباسی، به
حکمرانی رسید و سلسله سلجوقی تمامی سرزمین های حکمرانی غزنویان را در فلات ایران
تصرف کردند. با استقرار حکومت سلجوقیان، موج بزرگی از مهاجرت ترکان اوغوز[12] از منطقه بخارا
و سمرقند و... به مناطق سوریه و شام- عراق و مناطق شرقی و جنوبی ایران آغاز شد؛
مهم ترین و سرنوشت سازترین آن جابجایی های جمعیتی در مناطق آذربایجان و روم شرقی(آسیای
صغیر) تا دریای سیاه و اژه انجام گرفت. ورود سلجوقیان به صحنه های سیاسی، فروپاشی
امپراتوری روم شرقی و انحطاط خلافت عباسی - که از تصرف بغداد در ۱۰۵۵ میلادی توسط
طغرل سلجوقی شروع شده بود- را در پی داشت؛ از معتبرین اسناد و مدارک تاریخی در
زمینه مشروعیت دینی و عملکرد اسلام گرایی سلجوقیان، متنی است که ظهیرالدین
نیشابوری در «سلجوقنامه» آورده است:«ما بندگان آل سلجوق بن لقمان طایفه
ای هستیم مطیع و منقاد و هواخواه دولت عباسی و مطواع و معاضد اسلام و فرایض و در
بیش تر اوقات به غزو و جهاد اعداء دین کوشیده. و ما را عمی بود مقدم و سرور،
اسرائیل نام؛ یمین الدوله او را بی جرم و خیانت و ظهور جنایتی، بگرفت و به قلعه
کالنجر هند فرستاد و مدت هفت سال او را در حبس داشت تا آن جا سپری شد. و از خویشان
ما بسیاری دیگر به قلاع باز داشت تا برنماندند. و چون محمود نماند، پسرش مسعود بر
تخت قیام و به مصالح ملک و مناهج رعیا قیام نمی نمود و به ملاهی و لهو ولغو تماشا
و طرب مشغول بود، ملک از معدلت تهی ماند... و ارکان دین مهمل و معصل می ماند و اهل
بدعت مجال فساد می یافتند. اعیان و مشاهیر خراسان از ما درخواست کردند تا رعایت و
حمایت ایشان کنیم و به مساعدت و معاونت ایشان قیام و اقدام نماییم. امرا و لشکریان
مسعود چند بار قصد ما کردند... و ظفر و نصرت که فایده دولت و علامت اقبال است، بیش
تر اوقات ما را بود. و عاقبةالامر به یاری باری تعالی و نصرت او... و اقبال حضرت
نبوی نصرت ما را بود و بر اعدا غالب و مستولی شدیم. شکر این موهبت و نعمت و
سپاس... طریق معدلت و نصفت در میان مردم گستردیم و از ظلم و جور و بیداد کرانه
کردیم. می خواهیم که این کار بر نهج قاعده دین و قانون اسلام به فرمان خلیفه
باشد...»[13]
پروسه «اسلامی سازی» آناتولی که توسط جنگ آوران ترکمن
سلجوقی و در مقابله با «دارالکفر» انجام می گرفت، سیاست اداری ایرانی را- هم چنان که
در مناطق مرکزی و جنوبی ایران از دوران ساسانیان بازمانده بود- به دنبال داشت؛
سلجوقیان همانند سلسله های دیگر چون صفاریان- بوییان- سامانیان و غزنویان، از روش
اداری پارسیان در اداره مملکت استفاده می کردند و زبان ترکی را که زبان محاوره ای
و هویتی شان بود، در کنار زبان عربی- که زبان دارالاسلام بود- برای اداره سرزمین
های تازه فتح شده آناتولی- مصر و سوریه و شام و ... همراه با زبان فارسی در
مکاتبات اداری و لشکری در امپراتوری استفاده می کردند؛ وجود هویت های محلی در
آناتولی، موجب تبادل فرهنگی و شکوفایی تمدن شرقی در امپراتوری سلجوقی شد. معماری
سلجوقی که از هرات و بخارا تا مصر و سوریه و کرمان و آناتولی و آذربایجان بنیاد
گرفته اند، نمادهایی از اقتدار و گستردگی امپراتوری سلجوقی بشمار می روند. به
نوشته موسی اوغلو «اراضی دولت سلجوقیان که در نتیجه یورش ها و تصرفات گسترده
صورت گرفته بود، در شرق از کاشغر گرفته تا دریای مدیترانه، در غرب و در شمال از
کوه های قفقاز گرفته تا یمن، در جنوب سرزمین های وسیعی را تحت تصرف خود داشت. حکام
محلی که در مناطق جداگانه حاکمیت خود را حفظ کرده بودند- خلافه ثلاله حاکم در
گذشته در مدت کوتاهی تابع حکومت سلجوقیان شدند. بدین ترتیب دولت بزرگ سلجوق تشکیل
گردید. حفظ امنیت داخلی هر منطقه بطور کلی به عهده مامورین محلی گذاشته شد. در
زمان شکوفایی دولت سلجوق، وزیر مشهور نظام الملک دایره انضباطی خود را گسترش داده
و در بخشش اراضی مختلف به افراد و به صورت شرطی در مرتبط ساختن سیستم مالیات با
تشکیلات نظامی دولت تلاش پیگیری داشت.»[14] در آن
دوران، روابط سیاسی- اقتصادی و فرهنگی با غرب، تجارت را به صورت تبادلات فرامنطقه
ای تبدیل کرد و راه را برای دوران بعدی در تکمیل و ترمیم رویدادها و مسایل پایه
گذاری شده در عصر سلجوقیان فراهم ساخت.
در همان دوران رخنه ترک های غز از خراسان به سرزمین
های غربی در حدود ۴۱۹ ق آغاز شد و با گریز دسته هایی از ترک ها از خراسان ــ که به
ترکمنان عراقی معروف شدندــ و پیشروی نظامی در ری و اصفهان و همدان و آذربایجان
همراه بود. سرعت گسترش دامنه توسعه نفوذ ترک های سلجوقی چنان سریع بود که در ۴۴۷ق
طغرل سلجوقی فاتحانه وارد بغداد شد و پس از آن که امپراتور بیزانس در ملازگرد شکست
خورد، راه آناتولی بر ترک ها هموار شد و آن جا به مرکز آیین اسلام تبدیل گردید.
با درگذشت سلطان سنجر در ۵۵۲ق، وحدت میان ایالت های سلجوقی از میان رفت و هریک از آنان حکومت مستقلی را بنا کردند. سلاجقه عراق، خراسان، شام، کرمان، آنادولی، اتابکان زنگی در موصل و سِنجار و حلب، بوریان(اتابکان شام)، ایلْدگِزیان(اتابکان آذربایجان)، سُلْغُریان(اتابکان فارس)، بگتِگینیان(اتابکان اربیل) ادامه امپراتوری سلجوقی هستند. ۲۶ بیگ (امیر)نشین در آناتولی از طوایف سلجوقی مستقر بودند که زمینه تشکیل حکومت عثمانی را در مناطق آناتولی ایجاد کردند. قبایل ترکمان/ ترکمن از قبایل سلجوقی اوغوز در ایران توانستند حکومت های قره قویونلو و آق قویونلو و صفویه را به وجود آورند. فاروق سومر می نویسد: «اوغوزها و یا ترکمن ها همان طور که حکومت سلجوقی را بنیان گذاشتند، در توسعه این امپراطوری نیز رل مهمی را ایفا کرده اند. علیرغم درگیری های سلطنتی بین اعضای خاندان سلجوقی که از ابتدا تا انتهای تشکیل امپراطوری ادامه داشت، شورش های امرا، اختلافات موجود بین حکمرانان و اقوام تحت فرمان آن ها و جنگ های طولانی، ترکمن ها در تدوام حاکمیت ترک عامل مهمی بوده اند. امواج مهاجرت که از آسیای مرکزی شروع شده بود دائما ترکمن ها را تقویت می کرد. علاوه بر سلجوقیان، خاندان های سلغریان در فارس، آل قبچاق، قره بلی لی ها، یاروقلی ها(یاروقیه)، آل شوملا، بگ تیگین ها، آرتوقلی ها، آل اینال، تاغان ارسلان لی ها، سالتوق لی ها و منگوجوک ها به این ترکمن ها منسوب بودند. سقوط خاندان سلجوقی در ایران نه تنها اهمیت سیاسی ترکمن ها را از بین نبرد بلکه افزایش نیز داده است.»[1]
تلاقی کشورداری ایرانی و ترکی در عصر سلجوقی در نهاد
وزارت – شیوه تقسیم اراضی و روش های
مالیات گیری و انتظام قشون و...[2] ریشه این
تبادلات و تعامل سیاسی- فرهنگی و زبانی را به دوران ساسانیان و هون ها و گوک ترک
ها می رساند.[3]
خواجه نظام الملک طوسی(۴۰۸-۴۸۵ق) طراح سیاست گذاری ایرانی و وزیر امیر ملکشاه سلجوقی
می نویسد:«بنده حسین الطوسی، چنین گوید که چون تاریخ سال چهار صد و هفتاد و نه
آمد، پروانه اعلی سلطانی شاهنشاهی، معزالدنیا و الدین ابوالفتح ملکشاه بن محمد،
یمین المومنین،... به بنده و دیگر بندگان برسید که هر یک در معنی ملک اندیشه کنید
و بنگرید تا چیست که در عهد روزگار ما نه نیک است و بر درگاه و در دیوان و بارگاه
و مجلس ما شرط آن به جای نمی آرند یا بر ما پوشیده شده است، و کدام شغل است که پیش
از این، پادشاهان شرایط آن به جای می آورده اند و ما تدارک آن نمی کنیم؟ و نیز هر
چه از آیین و رسم ملک و ملوک است و در روزگار گذشته بوده است، از ملوک سلجوق
بیندیشید و بنویسد و بر رای ما عرضه کنید، تا در آن تامل کنیم و بفرماییم تا پس از
این کارهای دینی و دنیاوی بر آیین خویش رود و آن چه دریافتنی است، دریابیم و شرط هر
شغلی بر قاعده خویش و فرمان ایزدتعالی به جای فرماییم آوردن، و آنچه نه نیک است و
پیش از این در رفته است، در توانیم یافتن؛ که چون ایزد تعالی، جهان و ملک جهان را
به ما ارزانی داشت و نعمت ها بر ما تمام گردانید و دشمنان ما را مقهور کرد، نباید
که هیچ چیز در مملکت ما، بعد از این بر نقصان یا بر خلل یا بر خلاف شرع و فرمان
ایزدتعالی باشد یا رود. بنده آنچه در این معنی دانسته بود و دیده و به روزگار تجربت
افتاده و از استادان آموخته بود، در این خدمت شرح داد و این خدمت را بر پنجاه فصل
نهاد...»[4]
خواجه که شالوده اندیشه سیاسی و کشورداری را بر نظریه
برگزیدگی پادشاه از سوی خداوند پی ریزی کرده بود، همان اندیشه و رفتار را بر
هماهنگی با باورهای دینی(مذهب شافعی) و در خدمت سلجوقیان قرار داد.[5] بر اساس این
نوع از کشورداری، اقطاع داری شکل گرفت، به این معنی که در روزگار سلاجقه «اقطاع
از راه غصب به صورت نوعی قلمرو و منطقه موروثی درآمد که مقطع در آن دارای حقوق
ویژه حکومتی بود. در واقع هدف غایی اقطاع التملیک یعنی توسیع کشاورزی و هدف نهایی
اقطاع الاستغلال یعنی پاداش خدمات، در اقطاع دیوانی جمع شد.»[6] همین پایه
های عصبیت و روش کشورداری، در جنگ ها و تصرف روم شرقی به کار سلجوقیان آمد و آنان
با تبلیغ دینی و مقابله با دارالکفر، لشکر بزرگی را فراهم ساختند و به سرزمین های
بیزانس حمله کردند.
از دیگر مسایلی که در عصر سلجوقیان بنیان گرفت و برای
تربیت رعیت به کار آنان آمد، مدارس نظامیه و نقش آن ها در استقرار فرهنگ و تمدن
اسلامی در شرق است. امرای سلجوقی، این مدارس را با هدایت و فکر وزیر سلجوقی- خواجه
نظام الملک طوسی- حکمرانان سلجوقی ایجاد کردند.[7] در کنار
آموزش های دینی، مدارس نظامیه همراه با بناهای مذهبی- مکان های حکمرانان و مساجد،
معماری تازه ای در تمدن و فرهنگ شرقی به وجود آوردند که از آن به «معماری سلجوقی-
اسلامی» یا همان طور که در تاریخ نگاری رسمی ایران معمول است «معماری ایرانی-
اسلامی» نام برده می شود.[8]
استحکام حکمرانی سلجوقی در سرزمین های عربی- ایران و
ماوراء النهر، آنان را متوجه مناطق تحت اقتدار بیزانسی ها کرد؛ سرزمینی که آکنده
از منابع طبیعی- گذرگاه اصلی تجارت شرق و غرب و با طبیعت مستعد برای دامداری و
کشاورزی بود. بعد از چندین جنگ مقطعی در بخش هایی از روم شرقی، آلپ ارسلان سلجوقی
سرانجام توانست با شکست دادن قیصر بیزانس- رومانس دیوجانس- تمامی سرزمین های او را
تا سواحل دریای اژه تصرف کند؛[9] در واقع، تابعی
از نبرد دندانقان در جنگ ملازگرد به ثمر نشست و در ۲۶ اوت ۱۰۷۱ میلادی منطقه ملازگرد- محلی در
مرکز آناتولی- با پیروزی سلجوقیان و شکست
امپراتور روم شرقی- سرنوشت جهان را به مسیر تازه ای انداخت و حوادث بعدی شرق و غرب
را رقم زد.[10]
محمد جواد مشکور می نویسد: «سرزمین آناتولی تا قرن پنجم هجری(۱۱ میلادی) در تصرف امپراتوری روم شرقی یعنی بیزانس بود. چنان که در پیش گفتیم در جنگ ملازگرد که در سال ۱۰۷۱ میلادی بین الب ارسلان و رومانوس دیوجانس امپراتوری روم شرقی اتفاق افتاد، برای نخستین بار ترکان سلجوقی بدان سرزمین راه یافتند و از سال ۱۰۷۷ تا ۱۰۹۷ میلادی سلاجقه روم بر قسمت شرقی آن تسلط پیدا کردند و نیقیه(ازنیق) را تا سال ۱۰۸۴ در دست داشتند و سپس شهر قونیه را تصرف کردند...»[1] ابن اثیر هم می نویسد:«پس از پیروزی آلب ارسلان سلجوقی در نبرد ملازگرد(۴۶۳ق/۱۰۷۱م)، آسیای صغیر به دست مسلمانان فتح شد.»[2]
گسترش سرمین های تحت نفوذ و حکمرانی سلجوقیان در سده
ای بعد، انحطاط امپراتوری سلجوقی را پیش آورد و با انقسام حوزه های حکمرانی و
ناکارآمدی در اداره سرزمین های تحت حکومت و ضعف تجارت و قشون آغاز شد؛ از یکپارچگی
امپراتوری سلجوقی زمان طغرل- آلپ ارسلان و ملک شاه و...، حکومت سلجوق های کرمان-
شام و عراق- خراسان- روم به وجود آمدند؛ در ایران میراث دار امپراتوری سلجوقی،
حکومت محلی و منطقه ای اتابکان است؛[3] با ضعف در
کشورداری سلجوقیان روم و ظهور حکمرانی های منطقه ای، امپراتوری عثمانی در آناتولی
توسط عثمان یکی که از قبیله قایی ترکان اوغوز و یکی از سرداران سلجوقی بود، تأسیس
شد.(۱۲۹۹ میلادی)[4]
عثمانیان هم مانند سلجوقیان به عنوان «غازیان اسلام» جنگ با بیزانس را ادامه دادند
و با دست به دست گشتن شهرهای منطقه غربی آناتولی توسط آنان و حکمرانان بیزانسی،
بخش عمده ای از سرزمین های آناتولی توسط ایلخانان مغولی تصرف و به امپراتوری
مغولان ضمیمه شد. هم چنین از نظر تقسیمات کشوری، عثمانیان به تأسی از سلجوقیان
مناطق تحت حاکمیت خود را به ۳۲ ولایت تقسیم کردند. آنان نیز نظام اقطاعی را که
یادگار دوران غزنویان و سلجوقیان بود، برای شیوه اداره کشور به اجرا گذاشتند. امپراتوری
سلجوقی در کنار میراث سیاسی و فرهنگی، دوره ای است که باورهای صوفیانه شکل گرفته
اند؛ مکتب خراسان- تصوف مولانا- عرفان ابن عربی و فرقه های معنوی که ریشه در قرائت
زاهدانه از اسلام و آموزه های شمنیستی ترکان باستان دارد و در دوره اسلامی از شیخ
زاهد گیلانی- شیخ صفی الدین اردبیلی و...
شروع و با گذار از تحولات شهودی و متصوفانه حروفیه- نقشبندیه- بابایان(دده
ها)و اخی ها به عرفان یونس امره و احمد یسوی در آناتولی اسلامی شده سلجوقیان می
رسد. این انگاره ها، در ایران مکتب های اشراقی و صدرایی را شکل می دهد و در قلمرو
عثمانی، در سالیان بعد صوفیه بکتاشیه- علوییه و... به وجود می آیند و در امپراتوری
صفویه و عثمانی الهام بخش قشون های «ینی چری» و «قزلباش» می شوند. تحولات تاریخی
صوفیه، از مسایلی هستند که پدیداری و ساماندهی تصوف را وام دار عصر سلجوقی می
سازند.[5]
دوران ضعف و فروپاشی اولیه امپراتوری سلجوقی و ظهور
حکمرانی عثمانیان یعنی قرن چهاردهم، دوران برخورد چندین حکومت- امیرنشین و
امپراتوری باهم است؛ از سویی جنگ های صلیبی دو نیروی نظامی سلجوقی- عثمانی و
بیزانسی را رودرروی هم قرار داده است؛[6] از طرفی
تیموریان به گسترش مناطق تحت نفوذ خود پرداختند[7] و ظهور
سلسله ایوبیان از سویی و ورود مغولان به صحنه جنگی و سیاسی آناتولی، عصر تازه ای
را برای کشورهای ایران- عثمانی- بلاد عرب و... به وجود آورد.[8]
در استمرار تاریخی اسلامی شده «مفهوم ایرانی حکومت و
سلطنت» که به واسطه امپراتوری سلجوقیان و با ادغام حکمرانی و کشورداری ترکی-
مغولی،[9] به دوره
ایلخانان رسیده است،[10] «رشیدالدین
حکومت ایران را وارث پادشاهی قدیم این ملک می داند و چنان که یاد شد، ایلخان را
«پادشاه اسلام» و در عین حال «خسرو ایران و وارث ملک کیان» می نامد و می گوید که
عهد دولتش «مغبوط و محسود ادوار و اردوان و افریدون و نوشیروان بود... قلمرو سلطنت
ایلخان در نظر رشیدالدین نه یک «اولوس»(قلمرو اتباع) مغولی، بلکه «ملک کیان» و
کشور ایران یا «ممالک ایران» است که فراخنای ولایاتش «از سرحد آب آمویه تا تخوم
روم و از آب جیحون تا اقاصی مصر» است...»[11]
در همان دوران است که سرنوشت قرن های بعد برای تجارت-
سیاست و فرهنگ جهانی تعیین می شود و شرق جهان در برابر غرب قرار می گیرد و دنیا به
همآوردی های فرهنگی و تجاری و سیاسی دست می یابد. نخستین تجارت جهانی را امپراتوری
مغول پایه گذاری می کند و بازرگانان کشورهای مختلف به تبادل کالا و رفت و آمد در
سرزمین های مختلف شرقی و غربی می پردازند.
آغاز جنگ های صلیبی در واکنش به اقتدار سلجوقیان در
آناتولی(روم شرقی/آسیای صغیر) و با هدف بازپس گیری این مناطق از ترکان مسلمان
سلجوقی آغاز می شود؛ مشکور می نویسد: «سلاجقه روم و مسیحیان صلیبی از سال ۱۲۰۴
تا ۱۲۲۳ با یکدیگر می جنگیدند. مسیحیان صلیبی و سلجوقیان روم و امیران قره مان از
سال ۱۲۲۳ تا ۱۲۶۱ باهم در جنگ بودند.از بعد از سال ۱۲۴۴ میلادی سلاجقه روم تحت
سیطره مغولان قرار گرفتند. در سال ۱۲۶۱ میلادی امپراتوری بیزانس دیگر باره قوام
یافت، ولی ایالت طرابوزان مستقل باقی ماند. سرزمین آناتولی را در این قرن دولت
بیزانس و طرابوزان و سلاجقه روم و قره مانیان از سال ۱۲۶۱ تا ۱۲۹۹ بین خود قسمت
کردند، ولی قزل احمدلی در بندر سینوپ از بعد از سال ۱۲۹۱ اعلام استقلال کرد. از
سال ۱۲۹۹ تا ۱۳۰۰ مملکت سلجوقیان روم به امارات کوچکی قسمت شد. چنان که در سال ۱۲۹۹
قره سی و عثمانلی(عثمانیان) و گرمیان و حمیدوتکه و در سال ۱۳۰۰ میلادی منتشا و
آیدین ادعای استقلال کردند...»[12]
از نتایج جنگ های صلیبی، انتقال قسطنطنیه رومی(کنستانتینوپول
باستانی) به امپراتوری عثمانی و اسلامی سازی آن توسط سلطان محمد دوم عثمانی در
اسلامبول است؛(۲۹ مه ۱۴۵۳ میلادی) هم چنان که در جهان غرب، تغییراتی که جنگ های
صلیبی در موقعیت های حکومتی و امور فرهنگی و دینی به وجود آورد، رنسانس- اصلاح
دینی و ظهور سیاست مدرن را برای تمدن انسانی به ارمغان آورد.
دوره دیگری از تاثیرات امپراتوری سلجوقی و فروپاشی آن با تأسیس امپراتوری صفویه در ایران، به وجود آمد؛ صفویان ریشه در قبایل ترکی دارند؛ ترکانی که در سرزمین های آذربایجان و آناتولی به صورت قبیله های مختلف زندگی می کردند؛ در جابجایی های دینی و سیاسی، به تعبیر راجری سیوری، «خداوندگاران اردیبل» یعنی شیخ صفی در اردبیل خانقاهی از آن خود ایجاد می کند و به تبلیغ تصوف می پردازد.[1] در واقع، بخشی از مهاجرت هایی که توسط فرماندهان سلجوقی در شهرهای آناتولی و برای اسلامی- ترکی سازی منطقه انجام گرفته بود، توسط شاه اسماعیل و دیگر داعیان شیخ صفی و خلیفه های معنوی او، به مناطقی از ایران در آذربایجان و گیلان برگردانده شده و عده ای از آن ها قوای «قزلباش» را تشکیل دادند، در تغییرات تاریخی، نواده او- اسماعیل- به کمک قزلباشان ترک که از شهرهای آناتولی تحت حکمرانی آق قویونلوها- که فرمانروایان آذربایجان، خراسان و... بودند،[2] حکومت صفویه را در تبریز به تاریخ ۱۵۰۱ میلادی تأسیس می کند.[3] مهاجرت و استقرار ترکان قره قویونلو و آق قویونلو که از نظر هویتی- زبانی و زادگاه از مناطق تحت سلطه سلجوقیان و ایلخانان در آذربایجان و آناتولی(فعلی) بودند،[4] با حفظ نظام اداری و لشکری سلجوقی، شکل و صورت تازه ای به تجارت- سیاست و اقتصاد در این مناطق داد؛[5] همچنین در آن دوران نخستین گروه تاجران از ونیز برای انعقاد قراردادهای تجاری وارد تبریز شدند؛ با این که در دوره ایلخانان- که استمرار امپراتوری جهانی مغولان و چنگیز خان بود- این روابط تجاری و سیاسی- دینی میان شرق و غرب باز شده بود.
معارضه اصلی که ریشه در گسترش حوزه قدرت در عصر
سلجوقی دارد، میان صفویه و عثمانیان در مناطق به ارث رسیده از امپراتوری سلجوقی در
بخش هایی از ایران و آناتولی، جنگ ها- معاهدات- صلح ها و روابط تجاری و سیاسی سیصد
ساله ای را به وجود آورد. در واقع روابط جنگی و سیاسی و تجاری میان عثمانیان و صفویان،
برای گسترش حوزه های اقتدار و دستیابی به منابع تجاری بود؛ تعارضات و تقابل میان
این ترکان هم تبار و ترکان ازبک، که در شکل معارضات مذهبی سنی- شیعه پدید آمد،
سودای تحکیم اقتدار داشت و از هیچ انگیزه قومیتی برخوردار نبود. با این حال، در هر
دو حکومت عثمانی و صفوی، میراث مشترک ترکی- فارسی و عربی در زبان و آداب و رسوم
محلی همراه با سیستم اداری در مالیات گیری و اداره اجتماع ایران و عثمانی، بر پایه
سیستم اداری امپراتوری سلجوقی پایه گذاری شده بود؛[6] وجود نهاد
وزارت- شیخ الاسلام- انتظام قشون و... از این موارد هستند.[7] از صفویه تا
قاجاریه و عثمانیان، اوضاع مناطق ایران- آناتولی شکل و صورت دیگری به خود می گیرد.
با این اوضاع و مسایل، میراث سرزمینی- فرهنگی و سیاسی امپراتوری سلجوقی به عصر
مدرن و دوران معاصر وارد می شود.
فرجام سلجوقی سازی(قرن یازدهم) مناطق مورد بحث، در
بازی های دیپلماتیک شرق و غرب در قرن بیستم و به دنبال آشنایی «ممالک محروسه
ایران» در عصر قاجاریه و «امپراتوری عثمانی» در دوره عبدالحمید- به تعبیر محمدامین
رسول زاده در «وابستگی مادی و معنوی امپراتوری عثمانی و ایران»[8]- با جهان
مدرن رقم خورد؛ با پشت سر گذاشتن تنطیمات، مشروطیت اول و دوم در عثمانی و تأسیس
جمهوری ترکیه و بنیان مشروطیت و دولت ملی مدرن در ایران، «بازی بزرگ» در اوایل قرن
بیستم کلید خورد[9]
و چهره ای تازه از خاورمیانه که میراث دار سلجوقیان از نبرد دندانقان تا جنگ ملازگرد
در گذار تحولات سیاسی- تجاری و جابجایی های جمیعتی و تغییر حکمرانان بود، آغاز شد؛
اوایل قرن بیست و یکم سرزمین های تحت حکمرانی و تصرف شده امپراتوری سلجوقی، در شکل
دولت- مدرن ایران و دولت- ملت ترکیه در صحنه های سیاسی و دیپلماتیک و فرهنگی حضور پیدا
کردند؛[10] به دنبال
این تحولات تمدنی، مناقشات سیاسی، تبادلات تجاری و صنعتی، ایده ها و گفتمان های
نوین فکری و فرهنگی، مسال ژئوپلتیک تازه ای را در منطقه پدید آورد؛[11] مسایلی که
ریشه در هزار سال قبل داشته و با ورود سلجوقیان به منطقه و پی آمدهای فرهنگی-
تمدنی و سیاسی- تجاری امپراتوری سلجوقی به وجود آمده اند.[12]
ایران مدرن و ترکیه نوین- دو کشور اصلی وارث
امپراتوری سلجوقی و محور حوادث تاریخی و رویدادهای سیاسی و فرهنگی هزاره اخیر- که
از ریگ زار سنت قدمایی سیاست- دیانت و حکمرانی غازیان سلجوقی/عثمانی و قزلباشان
صفویه/خودکامگی قاجاری، به تلاطمات دیپلماسی و تجارت جدید قرن نوزدهم پرتاب شده
بود، سده ای پیش در مأمن مدرنیت و نوسازی وارد جهان معاصر شدند[1] و در اواخر
قرن بیستم، هر کدام به طریقی در سنت گرایی اسلامیزاسیون نوعثمانی در ترکیه[2] و
بنیادگرایی خودکامه شیعی در ایران، گرفتار شدند.[3]
گزیده منابع
فارسی
اخبار سلاجقه روم، به اهتمام محمدجواد مشکور،
انتشارات کتابفروشی تهران، تبریز، ۱۳۵۰.
از سلاجقه تا صفویه، نصرت الله مشکوتی، انتشارات ابن
سینا، تهران، ۱۳۴۳.
اصطلاحات اداری دوره غزنوی و سلجوقی، حسن انوری،
انتشارات طهوری، تهران، ۱۳۵۵.
الغراضه فی الحکایه السلجوقیه، محمدبن النظام الیزدی،
اهتمام: قارل روسمایم، معارف کتبخانه سی، القاهره، ۱۳۲۶.
امپراطوری صحرانوردان، رنه گروسه، ترجمه عبدالحسین
میکده، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۶۵.
اوغوزها(ترکمن ها)، فاروق سومر، ترجمه آنادردی عنصری،
انتشارات گرگان، قم، ۱۳۸۱.
ایران و عثمانی در آستانه قرن بیستم، ۳ جلد، رحیم رئیس
نیا، نشر اختر، تبریز، ۱۳۷۴.
تاریخ آل سلجوق در آناطولی، به اهتمام نادره جلالی،
انتشارات میراث مکتوب، تهران، ۱۳۷۶.
تاریخ ایران از اسلام تا سلاجقه(تاریخ ایران کمبریج)،
جلد چهارم، گردآورنده: ریچارد فرای، ترجمه عبدالحسین زرین کوب و دیگران، نشر
امیرکبیر، تهران، ۱۳۶۳.
تاریخ ترک های آسیای میانه، واسیلی ولادیمیر بارتولد،
ترجمه غفار حسینی، نشر طوس، تهران، ۱۳۷۶.
تاریخ ترک های باستان، ال. ان. قومیلیو، ترجمه: بیوک
سلطانی، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۹۵.
تاریخ دیالمه و غزنویان، عباس پرویز، نشر علمی،
تهران، ۱۳۶۳.
تاریخ سلاجقه(مسائره الاخبار و مسایره الاخیار)،
محمود بن محمد آقسرایی، به اهتمام عثمان توران، انتشارات اساطیر، تهران، ۱۳۶۲.
تاریخ سلسله سلجوقی(زبده النصره و نخبه العصره)، بنداری
اصفهانی، ترجمه محمدحسین جلیلی، بنیاد فرهنگ ایران، تهران، ۱۳۵۶.
تاریخ غزنویان، جلد اول و دوم، ادموند کیلفورد
باسورث، ترجمه حسن انوشه، نشر امیرکبیر، تهران، ۱۳۸۷.
تاریخ نگاری دوره سلجوقی- سلجوقیان، کاهن کلود، ترجمه
یعقوب آژند، نشر مولی، تهران، ۱۳۸۰.
تاریخ نگاری فارسی- سامانیان، غزنویان، سلجوقیان،
جولی اسکات میثمی، ترجمه محمد دهقانی، نشر ماهی، تهران، ۱۳۹۷.
خواجه رشیدالدین فضل الله، هاشم رجب زاده، نشر طرح
نو، تهران، ۱۳۷۷.
دولت اتابکان آذربایجان، ضیا موسی اوغلو، ترجمه: علی
داشقین، نشر اختر، تبریز، ۱۳۸۳.
راحه الصدور و ایه السرور در تاریخ آل سلجوق، محمدبن
علی بن سلیمان راوندی، به تصحیح عباس اقبال، مطبعه بریل، لیدن، ۱۹۲۱.
رنسانس هویتی ترکان ایران، علی اصغر حقدار، نشر سون
چاغ، آنکارا، ۱۳۹۵.
زبان و ادب فارسی در قلمرو عثمانی، محمدامین ریاحی، انتشارات
پاژنگ، تهران، ۱۳۶۹.
ساسانیان و هون ها، فرانس آلتهایم، ترجمه: هوشنگ
صادقی، نشر فرزان روز، تهران، ۱۳۹۳.
سلجوقنامه، ظهیرالدین نیشابوری، تصحیح اسماعیل خان
افشار، نشر کلاله خاور، تهران، ۱۳۳۲.
سلجوقنامه و ذیل سلجوقنامه، ظهیرالدین نیشابوری-
ابوحامد محمد ابراهیم، نشریات کلاله خاور، تهران، ۱۳۳۲.
سلجوقیان در آسیای کهین،تامارا تالبوت رایس، ترجمه
رقیه بهزادی، نشر پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۸۹.
سلجوقیان و غز در کرمان، افصل الدین ابوحامد کرمانی،
تحریر: محمد ابراهیم حبیصی، مقدمه و تصحیح: محمد ابراهیم پاریزی، نشر کورش، تهران،
۱۳۷۳.
سلسله های اسلامی، ادموند کیلفورد بوسورث، ترجمه
فریدون بدره ای، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۱.
صلحی که همه صلح ها را بر باد داد- فروپاشی امپراتوری
عثمانی و شکل گیری خاورمیانه معاصر، دیوید فرامکین، ترجمه حسن افشار، نشر ماهی،
تهران، ۱۳۹۵.
صوفیان نخستین در ادبیات ترک، محمد فؤاد کوپریلی،
ترجمه توفیق سبحانی، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، تهران، ۱۳۸۵.
کتاب عتبه الکتبه- مجموعه مراسلات دیوان سلطان سنجر،
مؤیدالدوله الجوینی، به اهتمام محمد قزوینی و عباس اقبال، شرکت سهامی چاپ، تهران، ۱۳۲۹.
نقش ترکان آناطولی در تشکیل و توسعه دولت صفوی، فاروق
سومر، ترجمه احسان اشراق و محمدتقی امامی، نشر گستره، تهران، ۱۳۷۱.
وزارت در عهد سلاطین بزرگ سلجوقی، عباس اقبال،
انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۳۸.
عربی
دوله السلجوقیه و بروز مشروع اسلامی لمقاومه التغلغل
الباطنی و الغزو الصلیبی، علی محمد محمدالصلابی، مؤسسه اقرا للنشر و التوزیع و
الترجمه، قاهره، ۲۰۰۶.
کتاب تاریخ دوله السلجوق، عمادالدین حامد الاصفهانی،
اختصار: الشیخ البنداری الاصفهانی، شرکه طبع الکتب العربیه، مصر، ۱۹۰۰.
ترکی
سلجوقنامه، یازیچی زاده علی، حاضیرلین: عبدالله
باکیر، تورک تاریخ کورومی یاین اوئی، آنکارا، ۲۰۱۴.
IRAK VE HORASAN
SELÇUKLULARI TARİHİ, kıvameddin burslan, türk tarih kurumu, ankara, 2016.
BÜYÜK SELÇUKLU
İMPRATORLUĞU TARİHİ, 3 CİLT, MEHMET ALTAY KÖYMEN, TÜRK TARİH KURUMU, ANKARA,
2016.
Oğuz'dan
selçuklu'ya- Boy, Konat ve Devlet, sencer divitçioğlu, Y.K.Y, İstanbul, 2000.
ANADOLU'NUN FETHİ
Selçuklular dönemi, Ali sevim, türk tarih kurumu, ankara, 2014.
ANADOLU
SELÇUKLULARI- Ortaçağ Ortadoğusu'nda Saray ve Toplum, A.C.S. Peacock- Sara Nur
Yıldız, Çeviren: A. Sait aykut, Y.K.Y, İstanbul, 2016.
SELÇUKLU DEVLETLERİ
TARİHİ- SİYASET, TEŞKİLAT VE KÜLTÜR, ALİ SEVİM- ERDOĞAN MERÇİL, TÜRK TARİH
KURUMU, ANKARA, 2014.
MALAZGİRT meydan
savaşı, Ali sevim, türk tarih kurumu, ankara, 2019.
ESKİ TÜRKLER, L.
N. Gumilöv, Çeviven D. Ahsen BATUR, Bireşik Yayıncılık, İstanbul, 1999.
[2] - نک: «ترکیه؛ جمهوری سرگردان-
بررسی روابط دینداران و سکولارها در جامعه ترکیه»، محمد نورالدین- حسین موسوی،
مرکز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه، تهران، ۱۳۸۳؛ «سکولاریسم و
دموکراسی اسلامی در ترکیه»، م. هاکان یاووز، ترجمه احمد عزیزی، نشر نی، تهران،
۱۳۸۹.
[3] - نک: «افسانه های مرزی ۱۸۰۴- ۱۹۴۶»،
فیروزه کاشانی ثابت، ترجمه کامران کلانکی، نشر کتابسرا، تهران، ۱۳۸۹. ترجمه ترکی:
- SINIR KURGULARI- İRAN ULUSUNUN
ŞEKİLLENMESİ(1804-1946), Firoozeh kashani- sabet, çeviren: duygu şendağ,
İstanbul bilgi üniversitesi yayınları, 2018.
«مقاومت
شکننده- تاریخ تحولات اجتماعی ایران از صفویه تا سالهای پس از انقلاب اسلامی»،
جان فوران، ترجمه احمد تدین، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، تهران، ۱۳۹۲؛ «خمینیسم-
جستارهایی درباره جمهوری اسلامی»، یرواند آبراهامیان، ترجمه کسری امیرشاهی،
نشر روناک، هلند، ۲۰۱۹.
[1] - ایران عصر صفوی/۱؛ هم چنین نک: «صفوه
الصفا»، ابن بزاز اردبیلی، تصحیح غلامرضا طباطبایی مجد، نشر مصحح، تبریز، ۱۳۷۳؛
«شیخ صفی و تبارش»، احمد کسروی، تهران، ۱۳۰۴.
[2] - نک: «قاراقویونلوها و آغ
قویونلوها»، توفیق نجفلو، ترجمه پرویز زارع شاهمرسی، نشر اختر، تبریز، ۱۳۹۰.
[3] - برای آگاهی از همراهی قبایل ترک
آناتولی با شاه اسماعیل، نک: «نقش ترکان آناطولی در تشکیل و توسعه دولت صفوی»،
فاروق سومر، ترجمه احسان اشراقی و محمدتقی امامی خویی، نشر گستره، تهران، ۱۳۷۱.
[4] - ANADOLU BEYLİKLERİ VE AKKOUNLU, KARAKOYUNLU DEVLETLERİ, İSMAİL HAKKI
UZUNÇARŞILI, TÜRK TARİH KURUMU, ANKARA, 2011.
[5] - برای شناخت شیوه کشورداری صفویان،
نک: «نظام ایالات در دوره صفویه»، رهر برن، ترجمه کیکاووس جهانداری، بنگاه
ترجمه و نشر کتاب، تهران، ۱۳۴۹.
[7] -
برای علل انحطاط سلسله صفویه، نک: «ایران در بحران- زوال صفویه و سقوط
اصفهان»، رودی متی، ترجمه حسن افشار، نشر مرکز، تهران، ۱۳۹۷.
[9] - نک: «صلحی که همه صلح ها را بر
باد داد- فروپاشی امپراتوری عثمانی و شکل گیری خاورمیانه معاصر»، دیوید
فرامکین، ترجمه حسن افشار، نشر ماهی، تهران، ۱۳۹۵؛ «سیاست اروپا در ایران»،
محمود افشار یزدی، ترجمه ضیاءالدین دهشیری، نشر بنیاد موقوفات افشار، تهران، ۱۳۸۹؛
«ایران و عثمانی در آستانه قرن بیستم»، ۳ جلد، رحیم رئیس نیا، نشر اختر،
تبریز، ۱۳۷۴.
[10] - برای آگاهی از نقش تصوف بکتاشیه در جمهوریت
ترکیه مدرن، نک: «ریشه های افسانه های مربوط به حاجی بکتاش ولی بنیانگذار طریقت
بکتاشیه»، فواد کوپرلو، ترجمه محمدتقی امامی خویی، نشر گستره تاریخ و ادبیات،
تهران، ۱۳۶۴؛ «مولویه بعد از مولانا»، عبدالباقی گولپینارلی، ترجمه توفیق
سبحانی، انتشارات کیهان، تهران، ۱۳۶۶.
[11] - نک: «خاورمیانه- دو هزار سال
تاریخ از ظهور مسیحیت تا امروز»، برنارد لوئیس، ترجمه حسن کامشاد، نشر نی،
تهران، ۱۳۹۶.
[12] - نک: «برخورد تمدن ها- چالش سنت و
مدرنیته»، برنارد لوئیس- کارت آرمسترانگ و دیسلاو ژیگولسکی، ترجمه غلامحسین
میرزا صالح، انتشارات مازیار، تهران، ۱۳۸۲.
AZERBAYCAN
ATABEGLERİ DEVLETİ(1136-1225), ZİYA BÜNYADOV, ÇEVİREN: İLYAS KEMALOĞLU, TEAS
PRESS, İSTANBUL, 2017.
[4] - نک: «تاریخ عثمانی»، ۵ جلد،
اسماعیل حقی اوزون چارشی لی، ترجمه ایرج نوبخت، انتشارات کیهان، تهران، ۱۳۷۷؛ «تاریخ
امپراطوری عثمانی»، «امپراطوری عثمانی و ترکیه جدید»، استانفورد جی. شاو-
کورال ازل، ترجمه محمود رمضان زاده، انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد، ۱۳۷۰.
[5] - نک: «صوفیان نخستین در ادبیات
ترک»، فؤاد کوپریلی، ترجمه توفیق سبحانی، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، تهران، ۱۳۸۵؛
«ریشه های افسانه های مربوط به حاجی بکتاش ولی بنیانگذار طریقت بکتاشیه»،
فواد کوپرلو، ترجمه محمدتقی امامی خویی، نشر گستره تاریخ و ادبیات، تهران، ۱۳۶۴؛ «مولویه
بعد از مولانا»، عبدالباقی گولپینارلی، ترجمه توفیق سبحانی، انتشارات کیهان،
تهران، ۱۳۶۶.
[6] - نک: «تاریخ جنگهای صلیبی»، ۳
جلد، استیون رانسیمان، ترجمه منوچهر کاشف، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۸۴.
[7] - TİMURU İRAN'INDA İKTİDAR, SİYASET VE DİN, BEATRICE FORBES MANZ, Çeviren:
Dilek Şendil, türkiye iş bankası, İstanbul, 2013.
[8] - İRAN MOĞOLLARI- SİYASET, İDARE VE KÜLTÜR İLHANLILAR DEVRİ, 1220-1350,
BERTOLD SPULER, Çevien CEMAL KÖPRÜLÜ, TÜRK TARİH KURUMU, ANKARA, 2011.
«تاریخ
مغول در ایران- سیاست، حکومت و فرهنگ دوره ایلخانان»، برتولد
اشپولر، ترجمه محمود میرآفتاب، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، 1351.
[9] - UMUMİ TÜRK TARİHİNE GİRİŞ, A. ZEKİ VELİDİ TOGAN, TÜRKİYE İŞ BANKASI
KÜLTÜR YAYINLARI, İSTANBUL,2019.
[10] - تاملی در اسامی فرمانروایان سلجوقی
نظیر «غیاث الدین کیخسرو اول»، «عزالدین کیکاوس اول»، «علاء الدین کیقباد اول»
و... تاثیر فرهنگ و تمدن ایران پیشااسلام را نشان می دهند.
[9] - نبرد ملازگرد، برخورد سوم تاریخی
میان شرق و غرب است؛ برخورد اول در دوران باستان میان هخامنشیان و یونانیان اتفاق
افتاد. برخورد دوم را ساسانیان و رومی ها به وجود آوردند. برخورد چهارم میان
مغولان و غرب پیش آمد. برخورد پنجم را عثمانیان و بیزانس باعث شدند. برخورد ششم در
تلاقی غرب مدرن و امپراتوری های سنتی قاجاریه و عثمانی پیش آمد و سرآغاز تجدد و
نوگرایی در شرق شد.
[10]- MALAZGİRT
meydan savaşı; ANADOLU'NUN FETHİ Selçuklular dönemi; ANADOLU
SELÇUKLULARI- Ortaçağ Ortadoğusu'nda Saray ve Toplum.
[3] - نک: «جامع التواریخ(تاریخ
اوغوز)»، رشیدالدین فضل الله همدانی، تصحیح محمد روشن، نشر میراث مکتوب،
تهران، ۱۳۸۴.
ESKİ
TÜRKLER, L. N. Gumilöv, Çevien: Ahsen BATUR, Birlrşik Yayıncılık, İstanbul,
1999.
[6] - برای متن سنگ نبشته ها، نک: «یادمان
های ترکی باستان»، حسین محمدزاده صدیق، انتشارات اختر، تبریز، ۱۳۸۶؛ برای متن ترکی،
نک: «اورخون آبده لری»، نجیب عاصم، مطبعه عامره، استانبول، ۱۳۴۰ق؛
ORHUN
ABİDELERİ, MUHARREM ERGİN, DEVLET KİTAPLARI, İSTANBUL, 1970.
Türk
Model Devleti GÖK TÜRKLER, AHMET TAŞAĞIL, Bilge, İstanbul, 2018.
[8] - عثمان توران در مقدمه بر «مسامره
الاخبار» آقسرایی می نویسد «او چون همیشه حوادث را از نظر مرکزیت سلجوقیان
و ایلخانان ایران می بیند، اساس شورش ها و اتفاقاتی را که در آسیای صغیر اتفاق
افتاده، مطابق دید نویسندگان ایرانی نقل و توجیه می کند. از اینجاست که میان منابع
ایرانی و مسامره الاخبار با منابع دولت رقیب ممالیک مصر اختلاف نظر مشاهده می شود.
او که وابسته به مرکزیت ایران است و تحت تاثیر مشروعیتی که برای ایران قائل است،
ناچار درباره حوادث از آن نظر و به نسبتی که با ایران ارتباط داشته باشد، اظهار
علاقه می کند. به این سبب او در کنار سقوط دولت سلجوقی، درباره جنبش های ترکان آسیای
صغیر و تاسیس حکومت های ترک محلی و فتوحات آنان فقط به میزانی که با ایران ارتباط
داشته باشد، چیزی می نویسد. و به همین مناسبت جای تعجب نیست که در کتاب خود نه
تنها از حکومت خاندان عثمانی که که تازه ظهور کرده بود، خبری نمی دهد حتی از حکومت
های محلی اطراف که قدرتمندتر بودند و درباره هجوم های سپاهیان ترک آنها به قلمرو بیزانس
هیچ اثری و خبری در کتاب او نیست...»(«تاریخ سلاجقه(مسامره الاخبار
و مسایره الاخیار)»، محمودبن محمد آقسرایی، به اهتمام عثمان توران، انتشارات
اساطیر، تهران، ۱۳۶۲. به نقل از: زبان و ادب فارسی در قلمرو عثمانی/۶.)
[10] - نک: «اصطلاحات اداری دوره غزنوی
و سلجوقی»، حسن انوری، انتشارات طهوری، تهران، ۱۳۵۵؛ «وزارت در عهد سلاطین
بزرگ سلجوقی»، عباس اقبال، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۳۸.
[11] - تاریخ ترکهای آسیای میانه/۱۱۷.
بوسورث هم بر تبار ترکی سلجوقیان پرداخته است؛ نک: سلسله های اسلامی/۱۸۰.
[1] - دهخدا در «لغتنامه»
می نویسد: «دندانقان، شهرکیست [به خراسان] اندر حصاری، مقدار پانصد گام درازی
اوست اندر میان بیابان و بیرون از وی منزلگاه کاروان است.(حدود العالم). شهرکیست
در نواحی مرو شاهجان میان سرخس و مرو و
فعلاً خراب است و جز یک رباط و یک مناره از آن باقی نماندهاست.(معجم البلدان).
شهری به ناحیه مرو شاهجان بوده است به فاصله ده فرسنگی جنوب غربی آن بر جاده بین مرو
و سرخس کوچک ولی مستحکم.»
[2] - نک: «تشکیلات نظامی غزنویان»،
ادموند کیلفورد باسورث، ترجمه سرور همایون، بنگاه نشر اتی امیری، کابل، ۱۳۸۷.
No comments:
Post a Comment