درخواست
حقوق تساوي براي انسانها به دور از معيارهاي جنسيتي اكنون ديگر از الزامات
و لوازم پذيرفته شده مدرنيته است؛ امروزه نميتوان سخن از مدرنيته و
فرايند تمدن سازي و ترقي گفت و به تفاوتهاي جنسيتي كه در دنياي قديم
پذيرفته شده بودند، به ديده طرد و انتقاد ننگريست؛ ترديدي نيست كه كنشهاي
تساوي طلبانه و ايدههاي مساوات خواهانه ميان زنان و مردان، از توابع
گسترش حقوق طبيعي و نهادينه شدن حقوق بشر و ارتقاي آموزههاي انسانگرايانهاي
است كه به دنبال جابجايي در نظام دانايي انسانها به وقوع پيوسته و
شرايط زيست جهان انساني را به دوره مدرن و مدرنيته پيوند داده است.
تاريخ
ايران نيز در سير تحولي خود، آن گاه كه با آموزههاي دنياي مدرن برخورد
كرد و در سپيدهمان رويارويي با مدرنيته قرار گرفت، آگاهي به جايگاه انساني
زنان را اگرچه با تأخيري قابل توجيه، وارد شرايط زيستي و زيست فرهنگي خود
گردانيد؛ اين رويداد تبار به دوره سرنوشت ساز مشروطيت و پيش زمينههاي آن
ميبرد. توابع جنبش تساوي طلبانه و جنسيتي را كه با گذر از سنگلاخ سنت
باوري و رخداد تعيين كننده جدال قديم و جديد عصر مشروطه گذشته، بايستي به
تأمل خردمندانه و خردمندي تاريخي گذاشت؛ بنابراين بدون آگاهي از الف)
لوازم و الزامات مدرنيته، ب) رويداد تاريخي ـ فرهنگي مشروطيت، نميتوان به
دستاوردها ـ كنشها، ايدهها و كنشگران عرصه جنبش مساوات طلبانه جنسيتي در ايران
معاصر شناخت يافته و از جايگاه جنبش و عملكرد فمينيستهاي ايراني سخن راند.
در واقع، اين جنبش مشروطيت بود كه با به چالش كشيدن باورهاي سنتي و سنت
ايراني، زنان را به هويت جنسي خود آگاه ساخت و اين نيمه فراموش شده جامعه
و فرهنگ ايراني را به عرصههاي مختلف زندگي كشاند...
فهرست مطالب
مقدمه
فصل اول ـ زندگي و
تلاشهاي صديقه دولت آبادي/
فصل دوم- آگاهي به
هويت جنسیتي/
فصل سوم - مشاركت
در فعاليتهاي سياسي ـ اجتماعي/
فصل چهارم - چالش
با مناسبات اخلاق سنتي در خانواده/
فصل پنجم - دستاوردهاي
زنان هويت خواه ايراني/
فصل ششم- فرجام انديشه
هاي زنورانه در ايران/
منابع و كتابشناسي
No comments:
Post a Comment